محمد جعفري - از همان اولين باري که ديدمش حس خوبي نسبت به او نداشتم. به نظرم براي ورود به خانواده ما جوان لايقي نبود. سامان خواستگار خواهرم شيما بود. آن ها با يکديگر همکلاسي بودند و از مدتي قبل يکديگر را مي شناختند. شيما از همان اوايل پدرم را در جريان رابطه اش با سامان گذاشته بود و پدرم هم نظر مثبتي نسبت به سامان داشت
بقیه در ادامه مطلب
براي نمايش ادامه اين مطلب بايد عضو شويد !
اگر قبلا ثبت نام کرديد ميتوانيد از فرم زير وارد شويد و مطلب رو مشاهده نماييد !