پدرم گفت: محمد تو در آغاز کاري. مراقب باش، هميشه آدم هاي دور و برت خوب نيستند و هميشه بازار با تو خوب تا نخواهد کرد. گفت اين قدر چک و چک بازي عاقبت خوشي ندارد و من تا همين حد که گفتم ضمانت تو را خواهم کرد، بعد از آن آبرو و حيثيت شغلي و خانوادگي و اجتماعي ام را به خاطرت به خطر نمي اندازم. چشمانت را بيشتر باز کن
بقیه در ادامه مطلب
براي نمايش ادامه اين مطلب بايد عضو شويد !
اگر قبلا ثبت نام کرديد ميتوانيد از فرم زير وارد شويد و مطلب رو مشاهده نماييد !