محمد جعفري -بعد از پايان خدمت سربازي در يک شرکت به عنوان پيک موتوري مشغول به کار شدم. عمويم سفارشم را کرده بود و صاحب پيک به من اطمينان کامل داشت. چند مشتري خاص داشتيم که گاهي از ما مي خواستند بسته هايي را که داخلش پول يا اشياء قيمتي بود براي شان جابه جا کنيم. صاحب پيک هم در اين طور مواقع من را مي فرستاد. يک بار منشي شرکتي بسته اي را که ۵ ميليون تومان چک پول داخلش بود به من داد. وقتي پايين آمدم و مي خواستم سوار موتورسيکلتم شوم بسته از دستم افتاد و باز شد. چک پول ها روي زمين ريخت و من با دستپاچگي آن ها را از روي زمين جمع کردم. همان
بقیه در ادامه مطلب
براي نمايش ادامه اين مطلب بايد عضو شويد !
اگر قبلا ثبت نام کرديد ميتوانيد از فرم زير وارد شويد و مطلب رو مشاهده نماييد !