| عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
 نرم افزار های مورد نیاز شما |
3 | 291 | mohammadjavad77 |
| عیب کتاب |
0 | 219 | mohammadjavad77 |
| نمره نسخه اول میهن ایبوک |
2 | 156 | mohammadjavad77 |
| آموزش ساخت وبلاگ |
0 | 139 | mohammadjavad77 |
| نمره نسخه دوم کتاب |
0 | 237 | mohammadjavad77 |
| نمره کتاب |
0 | 379 | mohammadjavad77 |
| دیگر مطالب شما |
0 | 236 | mohammadjavad77 |
| نرم افزارهای شما |
0 | 277 | mohammadjavad77 |
| بازی های شما |
0 | 240 | mohammadjavad77 |
| مطالب مورد نیاز شما |
0 | 245 | mohammadjavad77 |
داستان بهلول : نشست و برخواست با خرها!
حیف از تو نیست با این”خر ها” نشسته ای؟!
روزی بهلول، پیش خلیفه ” هارون الرشید ” نشسته بود . جمع زیادی از بزرگان خدمت خلیفه بودند .
طبق معمول ، خلیفه هوس کرد سر به سر بهلول بگذارد. در این هنگام صدای شیهه اسبی از اصطبل خلیفه بلند شد.
خلیفه به مسخره به بهلول گفت: برو ببین این حیوان چه می گوید ، گویا با تو کار دارد.
بقیه در ادامه مطلب
مستی که با روضه اباعبدالله عاقبت بخیر شد! 